درباره این دوره
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور (Indicator) مجموعهای از فرمولهای ریاضی و اشکال هندسی است که در کنار تحلیل نمودار قیمتی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، این فرمولها شاخصهای مختلف را محاسبه میکنند و در قالب یک نمودار جدید به تحلیلگر در شناخت نقاط مهم تغییر قیمتی سهم یا پیشبینی روند قیمتی کمک میکند. اندیکاتـورها با تغییرات قیمتی سهم یا تغییرات در حجم معاملات سرو کار دارد و روابط و فرمولهای ریاضی استفاده شده در آنها این پارامترها را در نظر میگیرند.
برای یادگیری اندیکاتور های مهم یا نحوه استفاده از هر کدام نیازی نیست که فرمول هر کدام از اندیکاتورها را بدانید. هرچند بسیاری از آنها مانند فرمول اندیکاتور میانگین متحرک بسیار ساده است. تنها لازم است بدانید که این اندیکاتورها چه چیزی را اندازهگیری میکنند و چه کاربردی دارند و اینکه یک اندیکاتور چگونه مورد استفاده قرار میگیرد.
این آموزش برگرفته از سایت ره آورد می باشد
نظرات (0)
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) یا ایچیموکو کینگو هایو (Ichimoku Kinko Hyo)، یک اندیکاتور چندمنظوره است که حمایت و مقاومت را تعریف کرده، جهت روند را شناسایی میکند، حرکت را میسنجد و سیگنالهای معاملاتی را ارائه میدهد. ایچیموکو کینگو هایو به «تحلیل نمودار در یک نگاه» ترجمه میشود. تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور میتوانند در یک نگاه، روند را شناسایی کرده و سیگنالهای بالقوه را در آن روند جستجو کنند.
اندیکاتور ایچیموکو توسط روزنامهنگاری ژاپنی به نام گوایچی هوسودا (Goichi Hosoda) ابداع شد. وی این اندیکاتور را در سال 1969 در کتاب خود منتشر کرد. با اینکه ابر ایچیموکوی مشاهده شده بر روی نمودار قیمت، پیچیده به نظر میرسد، اما از سهولت استفاده برخوردار بوده و در عین سادگی درک مفاهیم، سیگنالها نیز در آن به خوبی تعریف شدهاند.
اسیلاتورها که زیرمجموعه اندیکاتورها هستند، ابزارهایی بسیار کاربردی برای تحلیلگران تکنیکال بهحساب میآیند. اندیکاتور CCI (Commodity Chanel Index) یک اسیلاتور پرکاربرد در بازار سهام و کالا است. شاخص اندیکاتور در حوالی سطح 0، یعنی مناطق مثبت و منفی نوسان میکند که نواحی مثبت نشاندهنده شتاب بیشتر خریداران و نواحی منفی نشاندهنده شتاب بیشتر فروشندگان است.
مانند اکثر اسیلاتورها،CCI نیز دارای 2 منطقه اشباع خرید و اشباع فروش است که مهمترین بخشهای این اندیکاتور هستند. اندیکاتور CCI به دنبال آن است تا به بهترین نحو، شتاب نوسانات موجود در بازار سهام و بازار کالا را به نمایش بگذارد.
علاوه بر نمایش شتاب نوسانات، اندیکاتور CCI به نوعی میتواند نشاندهنده هیجانات موجود در سهم یا کالا نیز باشد، چرا که قیمت فعلی سهم را با یک میانگین قیمتی مقایسه میکند. به این صورت که افزایش شاخص اندیکاتور به معنی افزایش هیجان در خریداران و ریزش شاخص اندیکاتور به نواحی منفی به معنی افزایش هیجان در فروشندگان است.
دولاند لامبرت (Donald Lambert) در سال 1980 بر اساس مطالعات خود در خصوص شاخص کانال کالا به نتیجه رسید که شاخص کانال کالا یک اندیکاتور همهکاره است که میتواند برای شناسایی یک روند جدید یا هشدار در خصوص رسیدن به محدوده اشباع استفاده شود. وی نتایج مطالعات خود را در نشریه کامادیتیز (Commodities) نیز منتشر کرد.
لامبرت در اصل CCI را برای شناسایی تغییر جهتهای دورهای کالاها ایجاد کرد، اما این اندیکاتور میتواند به شاخصها،ETF ها، سهام و دیگر اوراق بهادار نیز اعمال شود. به طور کلی، CCI سطح قیمت فعلی را نسبت به سطح قیمت متوسط در یک بازه زمانی معین، محاسبه میکند.
زمانی که قیمتها خیلی از میانگین قیمت بالاتر هستند، CCI نسبتاً زیاد و زمانی که قیمتها خیلی از قیمت میانگین پایینتر هستند، CCI نسبتاً کم است. بدین ترتیب، CCI میتواند برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار گیرد.
MACD مخفف عبارت Moving average convergence divergence است که به معنای همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. در محاسبات اندیکاتور MACD نیز مانند اندیکاتور RSI از میانگین متحرک استفاده میشود. اندیکاتور MACD ابزاری است برای شناسایی میانگینهای متحرک که نشاندهنده یک روند جدید صعودی یا نزولی است.
معاملهگران با استفاده از اندیکاتور MACD توانایی شناسایی فرصتهای مناسب معاملهگری و تحلیل بازار سرمایه را بهدست میآورند. همچنین، به کمک اندیکاتور MACD میتوان روند صعودی یا نزولی سهم را مشخص کرد و از فرصتهای احتمالی در بازار نیز استفاده کرد.
جرالد اپل (Gerald Appel) در اواخر دهه هفتاد بیان کرد که اندیکاتور MACD یا نوسانگر همگرایی و واگرایی میانگین متحرک یکی از سادهترین و مؤثرترین اندیکاتورهای حرکتی در دسترس است. اندیکاتور MACD اندیکاتورهای پیرو روند را با تفریق میانگین متحرک طولانیتر از میانگین متحرک کوتاهتر، به نوسانگر حرکتی تبدیل میکند.
نتیجه این فرایند در این دو عبارت به نحو احسن قابل ارائه است : دنبال کردن روند و مومنتوم. اندیکاتور MACD زمانی که میانگین متحرک به خط صفر همگرا میشود، آن را قطع کرده و یا نسبت به آن واگرا میشود، در بالا و پایین خط صفر نوسان میکند.
معاملهکنندگان میتوانند تقاطع خطوط سیگنال، نقاط تقاطع با خط میانی و واگراییها را به منظور تولید سیگنال جستجو کنند. به دلیل نامحدود بودن MACD، این اندیکاتور نمیتواند به طور خاص برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش مفید واقع شود.
زیگزاگ (ZigZag) به خودی خود یک اندیکاتور نبوده و بیشتر ابزاری است که نوسانهای کوچک قیمتی را فیلتر میکند. تنظیم زیگزاگ بر روی 10، تمامی جابجاییهای کمتر از 10% را نادیده گرفته و تنها جابجاییهای بیش از 10% نمایش داده خواهد شد.
فیلتر کردن نوسانات کوچکتر، این امکان را به چارتیستها میدهد که به جای تمرکز بر جزئیات، بر کلیات تمرکز کنند. به یاد داشته باشید که خط زیگزاگ قدرت پیشبینی ندارد، زیرا خطوط را بر اساس رفتار گذشته سهام ترسیم میکند. ابزارهایی چون امواج الیوت، تجزیه و تحلیل اندیکاتورها یا الگوی قیمتی، قدرت پیشبینی دارند. چارتیستها همچنین، میتوانند اندیکاتور زیگزاگ را به همراه فیبوناچی ساده (Fibonacci Retracement) و فیبوناچی سهنقطه (Fibonacci Projection) استفاده کنند.
میانگینهای متحرک، دادههای قیمت را به منظور ایجاد اندیکاتور پسرو، هموار میکنند. این اندیکاتورها جهت قیمت را پیشگویی نمیکنند اما با وجود مبتنی بودن بر قیمتهای قبلی، در پیشبینی جهت فعلی تأخیر دارد. با این وجود، میانگینهای متحرک به فیلتر کردن نوسانات قیمت و هموارسازی حرکات آن کمک میکند.
میانگینهای متحرک همچنین، در بسیاری اندیکاتورهای تکنیکال دیگر مانند اندیکاتور MACD، اندیکاتور باند بولینگر و نوسانگر مکلن(McClellan Oscillator) نیز کاربرد دارند. محبوبترین انواع میانگینهای متحرک عبارت است از: میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA). این میانگین متحرکها میتوانند به منظور شناسایی جهت روند و یا تعریف سطوح حمایت و مقاومت بالقوه استفاده شوند.
میانگین متحرک ساده:
میانگین متحرک ساده از طریق محاسبه قیمت سهام در تعداد مشخصی بازه زمانی، تشکیل میشود. اغلب میانگینهای متحرک مبتنی بر قیمتهای بسته شدن هستند؛ به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده 5-روزه عبارت است از مجموع 5-روزه قیمتهای بسته شدن تقسیم بر 5. همان طور که از نامش پیداست، میانگین متحرک عبارت است از میانگینی که حرکت میکند. با در دسترس قرار گرفتن دادههای جدید، دادههای قبلی به مرور حذف شده و منجر به جابجایی میانگین در مقیاس زمان میشود.
میانگین متحرک نمایی:
میانگین متحرکهای نمایی (EMAها) با اعمال وزن بیشتر به قیمتهای اخیر، تأخیر را کاهش میدهند. وزندهی اعمال شده به قیمت اخیر، به تعداد بازههای زمانی میانگین متحرک وابسته است. EMAها با میانگین متحرکهای ساده متفاوت بوده و محاسبه EMA روزانه وابسته به محاسبات EMA تمامی روزهای قبل از آن است. به منظور محاسبه دقیق EMA ده روزه، اطلاعات بیش از 10 روز مورد نیاز است.
محاسبه میانگین متحرک نمایی (EMA) از سه مرحله تشکیل شده است. ابتدا، میانگین متحرک ساده را برای مقادیر EMA اولیه محاسبه کنید. از آنجایی که میانگین متحرک نمایی (EMA) میبایست از جایی شروع شود، بنابراین، در محاسبات اولیه، یک میانگین متحرک ساده به عنوان EMA دوره قبل استفاده میشود. در گام دوم ضرایب وزنی را محاسبه کنید. در گام سوم میانگین متحرک نمایی را برای هر روز بین مقدار EMA اولیه و EMA امروز با استفاده از قیمت، ضریب و مقدار EMA دوره قبل، محاسبه کنید.
اندیکاتور شاخص میانگین جهتدار یا (ADX) Average Directional Index، اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) و اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+)، گروهی از اندیکاتورهای حرکتی جهتدار (DMIs) هستند که تشکیلدهنده یک سیستم معاملاتی میباشند. این سیستم معاملاتی توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) معرفی شد. اگرچه وایلدر سیستم جهتدار حرکتی خود را با دارائیها و قیمتهای روزانه در ذهنش طراحی کرد، اما این اندیکاتورها همچنین میتوانند به سهام نیز اعمال شوند.
حرکتهای جهتدار مثبت و منفی اساس سیستم جهتدار حرکتی را تشکیل میدهند. وایلدر با مقایسه تفاوت بین دو کف متوالی با تفاوت بین سقفهای مربوطه، حرکتهای جهتدار را مشخص کرد. اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+) و اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) برگرفته از میانگینهای هموار شده این تفاوتها هستند که جهت روند را در طول زمان برآورد میکنند. این دو اندیکاتور در کنار هم، به عنوان اندیکاتور حرکتی جهتدار (DMI) شناخته میشوند. در عوض، شاخص میانگین جهتدار (ADX) برگرفته از میانگینهای هموار شده، تفاوت بین DI+ و DI- است که قدرت روند را در طول زمان اندازهگیری میکند (بدون در نظر گرفتن جهت).
چارتیستها با استفاده همزمان از این 3 اندیکاتور، قادر به تعیین جهت و قدرت روند هستند. وایلدر در کتاب خود به نام: "مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی فنی" منتشر شده به سال 1978، اندیکاتورهای حرکتی جهتدار را ارائه نمود. این کتاب همچنین شامل جزئیات میانگین محدوده واقعی یا (ATR) Average True Range، سیستم پارابولیکسار و RSI نیز میشود. با اینکه اندیکاتورهای وایلدر پیش از عصر کامپیوتر ارائه شدند، اما دارای محاسبات مفصلی بوده و از تست زمان نیز موفق بیرون آمدند.
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) که از خانواده نوسانگرهای حرکتی است، توسط جی ولز وایلدر (J. Welles Wilder) طراحی شده و توسعه یافتهاست. اندیکاتور RSI که سرعت و تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند، بین 0 تا 100 نوسان میکند. وایلدر معتقد است که اگر RSI بیش از 70 باشد، اشباع خرید و اگر کمتر از 30 باشد، اشباع فروش اتفاق افتادهاست.
RSI که به منظور شناسایی روند کلی نیز استفاده میشود، یک اندیکاتور حرکتی بسیار محبوب است که تحلیلگران سالیان سال در کتابها، مقالات و مصاحبهها مورد بررسی قرار دادهاند. در محاسبات اندیکاتور RSI نیز مانند اندیکاتور MACD از میانگین متحرک استفاده شده و دوره محاسبه آن متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد، این دوره، 14 روزه در نظر گرفته میشود.
اندیکاتور RSI یک شاخص جهت بررسی مومنتوم (گرایش) بازار و قدرت حرکت آن است که برخی منابع، آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را در زمره اندیکاتورهای تأخیری در نظر بگیریم.
طراح و ارئهدهنده اندیکاتور RSI، وایلدر، در ابتدا وظیفه مکانیکی در نیروی دریایی را بر عهده داشت. وایلدر تصمیم گرفت همزمان با شغل مهندسی، مهارت تحلیل تکنیکال خود را نیز ارتقاء دهد. این تصمیم او منجر به چاپ کتاب «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکالی» در سال 1987 شد. چاپ این کتاب، آغاز محبوبیت ابداع وایلدر یعنی اندیکاتور RSI شد که تا به امروز توسط بسیاری از تحلیلگران دنیا مورد استفاده قرار گرفته و به دست آنان ارتقا یافتهاست.
به عنوان مثال، اندرو کاردوِل (Andrew Cardwell)، مربی براون در زمینه RSI، برای نخستین بار از اندیکاتور RSI برای تأیید روندها استفاده کرد. وی همچنین، الگوهای برگشتی صعودی و نزولی را برای این اندیکاتور معرفی کرد و علاوه بر آن، مفهوم واگرایی را نیز به معنای واقعی کلمه در رأس این تعریف قرار داد.
همانطور که جان بولینگر (John Bollinger) مطرح کرد، اندیکاتور باند بولینگر عبارت است از باندهایی که در بالا و پایین میانگین متحرک نوسان میکنند. نوسان مبتنی بر انحراف معیار است که با افزایش و کاهش نوسان، تغییر میکند. زمانی که نوسان افزایش یابد، باندها به طور اتوماتیک پهن میشوند و زمانی که نوسان کاهش یابد، نازک میشوند.
طبیعت داینامیک این باندها به آنها اجازه میدهد که با تنظیمات استاندارد در انواع سهام، مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور باند بولینگر میتواند با شناسایی قلههای M-شکل و قعرهای -Wشکل یا تعیین قدرت روند، موقعیت معامله صادر کند.