درباره این دوره
افسردگی اگر چه می تواند یک واکنش احساسی طبیعی باشد و کمتر کسی است که در لحظاتی از زندگی اش این حالت را تجربه نکرده، ولی اگر طولانی و شدید باشد به طور حتم بیماری تلقی می شود. برای مثال وقتی عزیزی را از دست داده اید دچار افسردگی شده، شدیداً گریه و زاری می کنید و ممکن است خواب و اشتهای خود را از دست بدهید. وقتی رابطه ای از هم میپاشد و تمام می شود ممکن است دچار ضربه روحی شویم، گریه کنیم، غذا نخوریم، خشمگین و بدخلق شویم، خوابمان به هم بریزد و بالاخره مضطرب و زود رنج شویم. غالبأ این حالت بعد از چند روز از بین میرود و به زندگی عادی بر می گردیم در چنین مواقعی می گوییم افسرده یا پکر بودم و یا دلم گرفته بود.
ولی این خلق پایین چیزی نیست که پزشکان به آن افسردگی گویند. آنها اصطلاح افسردگی را برای توصیف وضعیتی بسیار وخیم تر که فرد را حداقل به مدت چند هفته درگیر می کند و بر جسم و روان او تأثیر می گذارد، به کار میبرند. این حالت ممکن است بدون هیچ علتی ایجاد گردد و گهگاه میتواند زندگی فرد را تهدید کند. هیچ علامت مشخصی وجود ندارد که مشخص کند شما صرفا غمگین هستید، یا اینکه دچار بیماری افسردگی شده اید. بسیاری از علائم این دو حالت مشابه هستند. گرچه وقتی افسرده هستید، علائم تشدید میشوند و مدت طولانی تری دوام می یابند.
به طور تقریبی می توان گفت، که اگر غمگینی یا خلق پایین شما بر تمام جنبه های زندگی تان تاثیر گذاشته باشد، دو هفته طول بکشد و یا شما را به جایی برساند که راجع به خودکشی فکر کنید، باید به دنبال راه چاره باشید.
اضطراب که یک حالت احساسی دیگر است، اگرچه به تنهایی هم مشاهده میشود ولی در بسیاری موارد همراه افسردگی به شخص هجوم میآورد و در حقیقت در بسیاری از انواع اختلال افسردگی، اضطراب هم وجود دارد.
آموزش افسردگی چیست و راه های درمان آن بر گرفته از وبسایت نیک کار می باشد.
نظرات (0)