کار و فکر
برشت منزلگاههای دیگری نیز داشته است . در جوانی ضمن ناسازگاری با محیط کوشش میکرد
خود را با آن تطبیق دهد . این تضاد در نفی اکسپرسیونیسم همراه با نفی دنیای
بورژوازی نیز وجود داشت. ولی این تنها تعیین کننده ساختمان و محتوی نمایشنامههای
اولیه بروشت نیست. زمان درازی برشت سعی میکرد این تضاد را با تقسیم آن به انواع
،ادبی، برای خود حل کند.
شعر برای ناسازگاری با محیط، نمایشنامه براه راه یابی به
جامعه جدید در سال ۱۹۲۶ گیه من ۲ با برشت گفتگوئی داشته است. هر چند مصاحبه کننده
اعتراف می کند که اظهارات برشت را از دزبان برشتی به زبانی که اصطلاحات و مفاهیم
آن معمولی است ترجمه کرده است و امروزه میدانیم که تفکر برشت . از زبان برشت نمی
تواند جدا باشد - میتوان موقعیت هنرمند را با كمك اين گفتگو دوباره ساخت .
در جواب گیه من که برشت هم شاعر است و هم نمایشنامه نویس،
برشت می گوید : « شعر من بیشتر منش شخصی دارد. برای همراهی با بانجو و پیانو ساخته
شده است و احتیاج به اجرای میمیک دارد در نمایشنامه نویسی برعکس حالات خود را
منعکس نمی کنم، بلکه حالات جهان را منعکس می سازم .....
در نظر اول این مغایر دخالت آگاهانه بعدی شعر برشت در کشاکش میان نویسنده و خواننده است. وقتی برشت در بعضی از اشعار بعدیش نتیجه گیری پایان شعر را رها می کند، تا خواننده خود شعر را تکمیل کند و در باره آن بیندیشد ، شعر برشت ۱۹۲۶ هنوز بسیار از آن دور است ولی وقتی «گیه من» خرده می گیرد که برشت وقایع نمایشی را قابل رؤیت نمی کند ، برشت جواب میدهد ، و من وقایع را برهنه طرح میکنم تا تماشاچی خود امکان اندیشیدن داشته باشد. از این رو احتیاج به تماشاچي زيرك دارم که بداند چگونه ببیند و شوق بکار انداختن هوش خود را داشته باشد . این چندان اختلافی با کار نمایشی بعدی برشت ندارد. تنها جای موضوع اصلی جدید برای عمل جدید خالی است و همگامی میان نمایشنامه نویس و تماشاچی منتقد، که به همراه او بیندیشد برشت همان موقع حس میکرد که باید مضمون جدیدی برای این تأثیر متقابل میان تئاتر جدید و تماشاچی جدید بوجود آورد.
از آن رو که برشت این را احساس میکرد، میخواست با کوشتی
دوگانه جای خالی را پر کند. یکی اینکه سعی میکرد قالب را محتوی کند. موضوع تماشاچی
جدید را باید از برخورد ظاهری ، یعنی نوع لباس و رفتار او شناخت. ولی بعد موضوع جدید
را در زمینه اجتماعی میجوید ، چیزی که آن زمان (۱۹۲۶) هنوز اغلب غیر ادبی یا حتی
ضد ادبی تلقی میشد ولی از آن جهت که نمایشنامه نویس هنوز نمایش و نمایشنامه شناسی
اش را با قشرهای خاصی از جامعه پیوند نداده بود، و از سوی دیگر در باطن به قالب
محض ظنین بود، مدت درازی با موضوعها و زمینه های جدید به آزمایش پرداخت .
وقتی «گیه من میخواهد بداند برشت در حال حاضر، یعنی سال
۱۹۲۶. چه مینویسد، برشت در مرتبه دوم به کمدی : آدم آدم است، اشاره می کند. و در
مرتبه اول از شرح حال پاول سامسون کورتر ۱۰ مشتزن سنگین وزن آلمانی که آن زمان
مشهور بود، نام می برد : ه سامسون تیپ با اهمیت و بی نظیری است. من قصد داشتم زندگی
او را برای خودم یادداشت کنم. ساده ترین روش این بود که شرح حالش را از زبان خودش
بشنوم من به واقعیت خیلی اهمیت میدهم.
چیزی که قبل از همه در مورد سامسون توجه مرا به خود جلب کرد
این بود که بنظر میآمد او طبق اصولی کاملا غیر آلمانی بازی میکند. او به طرزی عینی
مشت زنی میکند. این طرز جذابیت خاصی دارد. طرزی که سامسون مثلا يك بليط معمولی را
به جیب می گذارد، کاملا غير قابل تقلید .است به این جهت او همچنین هنر پیشه ای با
اهمیت است. » سامسون کورتر هم ، درباره برشت همان زمان مصاحبه ای کرده است می گوید
با میل کتابهای فنی را میخواند و اخیراً داستانهای دریای جنوب » اثر «استونسن ۲ را
با لذت وافر خوانده است. می پرسند: آیا آثار كلاسيك را هم خوانده است؛ میگوید:
«نه. من با آقای برشت داریم کتابی می نویسیم.
این برشت کلی آقاست آیا با علاقه به تئاتر می رود؛ «بله، ولی
بیش از همه از واریته خوشم می آید. با دل و جان به واریته میروم.» در اوایل همین
سال برشت در مقاله ای با عنوان « بیشتر ورزش خوب : می گوید و امید ما به طرفداران
ورزش است . . تئاتر کنونی ارتباطش را با تماشاچی از دست داده است، هیچکس دیگر
علاقه به تئاتر ندارد ، ولی هنرمند باید خود را با زمان تطبیق دهد، زیرا بدون باد یا
با باد فردا نمی توان قایق راند . ولی بادی که امروز می وزد میدانهای ورزش را در
بر می گیرد. اگر تاثر بخواهد دوباره تماشاچی پیدا کند باید روی صحنه دورزش خوب»
عرضه کند.
در نوشته ای ظاهراً مر مربوط به سال ۱۹۲۶ برشته از این خصیصه
رمان پلیسی کند که از خواننده زحمت اندیشیدن منطقی را طلب می کند، نه توان تمجيد
مي روانشناسی ود مهم اینست که اعمال از منشها زائیده نشوند، بلکه منشها از اعمال
شکل بگیرند آدم میبیند که آدمها عمل میکنند، با تمام ریزه کاریها انگیزه های آنان
در تاریکی قرار دارد و باید با كمك منطق کشف شود رمان پلیسی ادبیات متناسب با عصر
علم است، زیرا در آنها و تقريباً بطور مطلق علایق مادی مورد توجه است. در زمانهای
پلیسی لذت خواننده دارای خاصیت لذتی است بدل لذت عمل برشت این را چنین بیان میکند:
«ماجراها در جامعه ما جنائی است. جایی که چنین باشد، جایی که بیش از پیش امکان عمل
واقعی از انسانها گرفته شود، درك ماجرای جنایی در کتاب، دیدن انسانها در حال عمل
لذت میشود.»
این محصول را با دیگران به اشتراک بگذارید
در سایتهای ما برای شخصیسازی محتوا و تبلیغات از کوکیها و فناوریهای مشابه استفاده میشود. شما میتوانید جزئیات بیشتر را پیدا کرده و تنظیمات شخصی خود را در زیر تغییر دهید. با کلیک بر روی OK یا با کلیک بر روی هر محتوایی در سایتهای ما، با استفاده از این کوکیها و فناوریهای مشابه موافقت میکنید.
When you visit any of our websites, it may store or retrieve information on your browser, mostly in the form of cookies. This information might be about you, your preferences or your device and is mostly used to make the site work as you expect it to. The information does not usually directly identify you, but it can give you a more personalized web experience. Because we respect your right to privacy, you can choose not to allow some types of cookies. Click on the different category headings to find out more and manage your preferences. Please note, that blocking some types of cookies may impact your experience of the site and the services we are able to offer.